رضا از دیدگاه امام خمینی (ره)
رضا از دیدگاه امام خمینی (ره)
رضا از دیدگاه امام خمینی (ره)
بدان که رضا عبارت است از : خوشنودی بنده از حق - تعالی شأنه- و اراده ی او و مقدرات او . و مرتبه ی اعلای آن، از اعلا مراتب کمال انسانی و بزرگتر مقامات اهل جذبه و محبت است...
چنانچه معلوم شد ... انسان بالفطره عاشق حق است، که کمال مطلق است، گرچه خودش نداند... و چنانچه ذات مقدس را کامل مطلق بیند، صفات جمال و جلال را کامل ببیند. و همین طور، افعال حق را جمیل و کامل مشاهده کند، و [این که] «از جمیل مطلق جز مطلق جمیل نیاید» را به عین عیان و مشاهده ی حضوری دریابد.
پس، همان عشق و رضایتی که به ذات مقدس حق پیدا کند، به همه ی نظام وجود-از آن جهت که لازمه ی کمال مطلق است- پیدا کند...
پس چنین بنده آنچه از حق تعالی بیند و آنچه از ذات مقدسش نسبت به او صادر شود، به نظر خشنودی و رضایت به او نظر کند، واز حق تعالی و افعال او راضی و خشنود می باشد، و از غیر او و آنچه به او متعلق است متنفر و ساخط باشد... باید دانست که از برای رضا و دیگر کمالات نفسانیه، مراتب متکثره و درجات متشتته است...:
پس اول مرتبه رضا آن است که پس از دخول در تحت ربوبیت الله، از این تربیت الهیه خشنود باشد. و علامت آن، آن است که علاوه بر آن که مشقت تکلیف برداشته شود، از اوامر الهیه خشنود و خرم باشد، و آن را به جان و دل استقبال کند، و منهیات شرعیه پیش او مبغوض باشد، و دلخوش باشد به مقام بندگی خود و مولایی حق...
درجه ی دوم، رضا به قضاء و قدر حق است؛ یعنی، خشنودی از پیش آمدهای گورارا و ناگوارا، و فرحناکی از آنچه حق تعالی برای او مرحمت فرموده – چه از بلیات و امراض و فقدان احبه باشد، و چه از مقابلات آنها- و پیش او بلیات و امراض و امثال آن با مقابلاتش یکسان باشد در این که هر دو را عطیه حق تعالی شمارد، و به آن راضی و خشنود باشد...
و حصول این مقام نشود مگر با معرفت به مقام رأفت و رحمت حق تعالی به عبد، و ایمان به این که آنچه حق تعالی مرحمت فرماید در این عالم برای تربیت بندگان و حصول کمالات نفسانیه آنها... است. و چه بسا که انسان به واسطه ی فقر و تهی دستی به مقام کمال ذاتی خود برسد، و چه بسا که به واسطه مرض و ناتوانی به سعادت جاویدانی رسد...
آری، آنان که از جذوه ی محبت الهی بهره دارند، و از نور معارف قلبشان متنور است، با حق دلخورش و با رضای او مأنوسند. آنها مثل ما در ظلمت دنیا فرو نرفتند، و از لذات و شهوات دار فانی منفعل نشدند...
عزیزا! خدای تعالی قضای خود را اجرا خواهد فرمود؛ چه ما سخطناک باشیم به آن یا خوش بین و خشنود، تقدیرات الهیه بسته به خشنودی و سخط ما نیست. آنچه برای ما می ماند از سخطناکی و غضب،... سلب ایمان از قلوب است...
و در روایت است که به حضرت صادق عرض شد: به چه چیز معلوم می شود که مؤمن، مؤمن است؟ فرمود: به تسلیم از برای خدا و رضا به آنچه وارد شودبر او از سرور و سخط.
شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 161
***
ممکن است کار حقی هم در ذایقه ی دسته ای تلخ بیاید، ولی کسی که دنبال حق می رود و برای رضای خدا کار می کند نباید به فکر این باشد که به او چه گفته اند، چه می گویند؛ باید خدا را در نظر بگیرد و برای خدا کار کند. هر کس هرچی می خواهد بگوید، کار خوب هم مخالف دارد. شما فکر این باشید که کارتن خوب و پیش خدا آبرومند باشد.
صحیفه امام؛ ج19، ص 223
***
چنانچه معلوم شد ... انسان بالفطره عاشق حق است، که کمال مطلق است، گرچه خودش نداند... و چنانچه ذات مقدس را کامل مطلق بیند، صفات جمال و جلال را کامل ببیند. و همین طور، افعال حق را جمیل و کامل مشاهده کند، و [این که] «از جمیل مطلق جز مطلق جمیل نیاید» را به عین عیان و مشاهده ی حضوری دریابد.
پس، همان عشق و رضایتی که به ذات مقدس حق پیدا کند، به همه ی نظام وجود-از آن جهت که لازمه ی کمال مطلق است- پیدا کند...
پس چنین بنده آنچه از حق تعالی بیند و آنچه از ذات مقدسش نسبت به او صادر شود، به نظر خشنودی و رضایت به او نظر کند، واز حق تعالی و افعال او راضی و خشنود می باشد، و از غیر او و آنچه به او متعلق است متنفر و ساخط باشد... باید دانست که از برای رضا و دیگر کمالات نفسانیه، مراتب متکثره و درجات متشتته است...:
پس اول مرتبه رضا آن است که پس از دخول در تحت ربوبیت الله، از این تربیت الهیه خشنود باشد. و علامت آن، آن است که علاوه بر آن که مشقت تکلیف برداشته شود، از اوامر الهیه خشنود و خرم باشد، و آن را به جان و دل استقبال کند، و منهیات شرعیه پیش او مبغوض باشد، و دلخوش باشد به مقام بندگی خود و مولایی حق...
درجه ی دوم، رضا به قضاء و قدر حق است؛ یعنی، خشنودی از پیش آمدهای گورارا و ناگوارا، و فرحناکی از آنچه حق تعالی برای او مرحمت فرموده – چه از بلیات و امراض و فقدان احبه باشد، و چه از مقابلات آنها- و پیش او بلیات و امراض و امثال آن با مقابلاتش یکسان باشد در این که هر دو را عطیه حق تعالی شمارد، و به آن راضی و خشنود باشد...
و حصول این مقام نشود مگر با معرفت به مقام رأفت و رحمت حق تعالی به عبد، و ایمان به این که آنچه حق تعالی مرحمت فرماید در این عالم برای تربیت بندگان و حصول کمالات نفسانیه آنها... است. و چه بسا که انسان به واسطه ی فقر و تهی دستی به مقام کمال ذاتی خود برسد، و چه بسا که به واسطه مرض و ناتوانی به سعادت جاویدانی رسد...
آری، آنان که از جذوه ی محبت الهی بهره دارند، و از نور معارف قلبشان متنور است، با حق دلخورش و با رضای او مأنوسند. آنها مثل ما در ظلمت دنیا فرو نرفتند، و از لذات و شهوات دار فانی منفعل نشدند...
عزیزا! خدای تعالی قضای خود را اجرا خواهد فرمود؛ چه ما سخطناک باشیم به آن یا خوش بین و خشنود، تقدیرات الهیه بسته به خشنودی و سخط ما نیست. آنچه برای ما می ماند از سخطناکی و غضب،... سلب ایمان از قلوب است...
و در روایت است که به حضرت صادق عرض شد: به چه چیز معلوم می شود که مؤمن، مؤمن است؟ فرمود: به تسلیم از برای خدا و رضا به آنچه وارد شودبر او از سرور و سخط.
شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 161
***
ممکن است کار حقی هم در ذایقه ی دسته ای تلخ بیاید، ولی کسی که دنبال حق می رود و برای رضای خدا کار می کند نباید به فکر این باشد که به او چه گفته اند، چه می گویند؛ باید خدا را در نظر بگیرد و برای خدا کار کند. هر کس هرچی می خواهد بگوید، کار خوب هم مخالف دارد. شما فکر این باشید که کارتن خوب و پیش خدا آبرومند باشد.
صحیفه امام؛ ج19، ص 223
***
پی نوشت ها :
1- متن روایت چنین است: عن أبی عبدالله -علیه السلام- قال: «قلت له: بأی شیء یعلم المؤمن بأنه مؤمن؟ قال: بالتسلیم لله، و الرضا فیما ورد علیه من سرور أو سخط». (اصول کافی؛ ج2؛ «کتاب الایمان و الکفر»، باب الرضا بالقضاء»، ص 52، ح12).
1. شرح چهل حدیث امام خمینی(ره)
2. صحیفه امام خمینی(ره)
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}